پرش به محتوا
ناصر
بخارائی
ناصر بخارائی
غزلهای ناصر
ترکیبهای ناصر
قصیدههای ناصر
قطعههای ناصر
مثنوی هدایت نامه
رباعیهای ناصر
نعیم فراشری
دیوان تخیلات
سحابی استرآبادی
دیباچهٔ رباعیها
رباعیها
رباعی ۱۸
جز خار نروید ز گلستان دلم
جان دست فروشسته ز درمان دلم
در کسوت یوسفم به ظاهر لیکن
گرگ آبادیست چاه ویران دلم
دیدگاهتان را بنویسید
لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید
وارد بشوید
.
← رباعی ۱۷
← رباعی ۱۹