مایة مردست خدا، مرد بود سایة او
کس نبود غیر خدا، واقف سرمایة او
گر تو شدی مرد خدا، طالب اغیار مشو
وای بر آن کس که بود، غیر خدا وایة او
صورت معشوق قِدم کز دو جهان دل ببرد
جز دل عاشق نبود، زینت و پیرایة او
ز آب و گل تن که بود، اسفل اشیاء لقبش
هر که نهد پای برون، عرش بود پایة او
هست چو گهواره فلک، جنبش آن است قضا
طفل طُفیل است بشر، لطف ازل دایة او
ناصر از آشوب بلا راه سلامت نرود
سخت به جان آمده‌ام با دل خود رایة او

دیدگاهتان را بنویسید