- 
غزل ۶۴۰
ای ز ما وصف تو در مستی خیال انگیختن
 - 
غزل ۶۰۱
نو بهار است و گل و عهد شباب ای ساقی
 - 
غزل ۶۰۲
نو بهار است و می موسم عید ای ساقی
 - 
غزل ۶۰۳
آمد نفس بهار ساقی
 - 
غزل ۶۰۴
ساقی بیار جامی زان بادة حقیقی
 - 
غزل ۶۰۵
بکشت چشم تو ما را از عین بی باکی
 - 
غزل ۶۰۶
بربود دل ز دستم، صنمی ظریف و شنگی
 - 
غزل ۶۰۷
رند و قلندر شدم از سر دیوانگی
 - 
غزل ۶۰۸
درمان درد عاشقی پرسیدم از صاحبدلی
 - 
غزل ۶۰۹
ای یافته نبوت از ذات تو کمالی
 - 
غزل ۶۱۰
اگر جمال تو نبود فروغ جنت اعلی
 - 
غزل ۶۱۱
تا به چشمم ز خیال تو درآمد خیلی
 - 
غزل ۶۱۲
صبح الهدی تجلی من مشرق المدام
 - 
غزل ۶۱۳
سالی گذشت و نامد زان ماهرو سلامی
 - 
غزل ۶۱۴
از گلشن رویش اگر یکبارگی گل چیدمی
 - 
غزل ۶۱۵
ای خردهای ز رشک عقیق تو جام می
 - 
غزل ۶۱۶
شب فراق تو دارم به ناله همدمیئی
 - 
غزل ۶۱۷
تو سروی ای صنم یا بوستانی
 - 
غزل ۶۱۸
کمال معنی انسان و صورت جانی
 - 
غزل ۶۱۹
مرا چون حلقة زلفت بر آتش چند پیچانی
 - 
غزل ۶۲۰
تا کی چو سگم از نظر خویش برانی
 - 
غزل ۶۲۱
مرا دشوار میآید که با رویت به آسانی
 - 
غزل ۶۲۲
روی دربست به ما ابرویت از پیشانی
 - 
غزل ۶۲۳
ای یاد تو غایب ز زبان و دل ما نی
 - 
غزل ۶۲۴
از روز ناتوانی اندیش تا توانی
 - 
غزل ۶۲۵
هر چند میشکافی تو موی در معانی
 - 
غزل ۶۲۶
پیک صبا اگر چه رنجور و ناتوانی
 - 
غزل ۶۲۷
ای ماه اگر به روزن او سر فروکنی
 - 
غزل ۶۲۸
تا چند در ابرو گره، هر سو نگاهی میکنی
 - 
غزل ۶۲۹
من نکنم دیده باز تا ننمائی تو روی
 - 
غزل ۶۳۰
از حیای عارض تو گل برآمد سرخ روی
 - 
غزل ۶۳۱
در وفا من بر رهم، ای بیوفا بیره توئی
 - 
غزل ۶۳۲
ترک لشکرشکن عشوهگر عربدهجوی
 - 
غزل ۶۳۳
یار عزیز و یوسف کنعان ما توئی
 - 
غزل ۶۳۴
روزی که برد بادم چون خاک به هر سوئی
 - 
غزل ۶۳۵
راضی نمیشوم ز وصالت به گفت و گوی
 - 
غزل ۶۳۶
به چشمههای دو چشمم در آی چون ماهی
 - 
غزل ۶۳۷
ای حسن تو آئینة انوار الهی
 - 
غزل ۶۳۸
سپهر حسن را دانم که ماهی
 - 
غزل ۶۳۹
شرفی باشد اگر چون تو مبارک ماهی
 - 
آسمان
شب لطیف و ماه تابان دلبر است
 - 
زبان دل
می کند هردم طبیعت در جهان
 - 
نوبهار
نوبهارا! دلکش و جانپروری
 - 
شکوفه
مدتی کاین مهر بالای منیر
 - 
بلبل
هر یکی از اختران تاب دار
 - 
صبر و امید
ای زمان رفته! حسرت پروری
 - 
ماه
از کجا می آیی با چندین شکوه
 - 
عشق
ای فروغ عشق! بی تو زیستن
 - 
فلسفه
بامدادان که زمین و آسمان
 - 
زمستان
این جهان آیا چرا ویران شده است؟
 - 
بر مزار خواهران و برادران
ای گلتر بلبلان را ترک کن
 - 
آفتاب
اختران با یکدیگر غمزه کنان
 - 
بر لب جوی
جویبارا! دلنواز آواز تو
 - 
زمین و مردم
این زمین خاک پوش، ای مردمان
 - 
وداع
الوداع، ای دوستانم الوداع
 - 
یتیم
چون به یادم آید احوال یتیم
 - 
وطن
ای وطن! همواره ما را دلبری
 - 
به کنار دریا
ای یم فرح فزای دلگشا
 - 
در مرگ دختر
ای دریغا! ای دریغا! دختراا
 - 
ایضا در سوگ دختر
آسمان افکند دورم از دیار
 - 
ایضا در ماتم دختر
این دل زار و ضریرم بختیار
 - 
خدا
گنبد بالای بیحد و کران
 - 
بر تربت خواهر
نزد گورت باز میآیم کنون
 - 
دل دردناک و غمگین
ای دل شوریده غمناک من!
 - 
دختر نازنین
دخترا، بخت و سعادت یار توست
 - 
در وفات برادر
بیهدهست این جمله الوان زمین
 - 
زندگینامهٔ نعیم فراشری
ام کامل او محمد نعیم فراشری است. درسرزمین آلبانی در سال ۱۲۶۲ ق( ۱۸۴۶ م)، در یک خانوادهٔ سرشناس و مسلمان فرهنگ پرور نامدار، زاده شد. نام پدرش خالد بیک بود و مادرش امین دختری از خانوادهٔ ریشهدار و قدیمی اصیل آلبانیائی و از نوادگان الیاس بیک بود
 - 
ترکیب۱-در مدح سلطان جلالالدین هوشنگ شاه
صباح عید و روز نوبهار است
 - 
ترکیب۲- در تهنیت عید به شاه ابوالمعالی
عید خجسته از حرم یار میرسد
 - 
ترکیب۳- صبح خیزان
صبحخیزان کز صفا جام مصفا بردهاند
 - 
ترکیب۴- در تهنیت عید قربان و مدح هوشنگ شاه
رسید کوکبهٔ عشق در بهاری خوش
 - 
ترکیب۵- در تهنیت عید و مدح جلالالدین هوشنگ
روز عید است حریفان طرب از سر گیرید
 - 
ترکیب۶- در رثای مسعود شاه
شادمانی را مقام آفرینش برتر است
 - 
ترکیب۷- پرده یک دم ز روی خود بردار
ظهرت من مشارق الانوار
 - 
ترجیع بند ۱
ای روی تو آفتاب انور
 - 
ترجیع بند ۲
ای فلک همچو گرد در کویت
 - 
ترجیع بند ۳
ای رخت آفتاب کشور دل
 - 
ترجیع بند ۴
ای باده چو یافتی تو بیش
 - 
مسمط ۱
دریاب که شد روز جوانی به سر ای دل
 - 
مسمط ۲
دوش مرغان چمن نعرهٔ مستانه زدند
 - 
مسمط ۳
باز مرغ سحری سوی گلستان آمد
 - 
مسمط ۴
ای عارض تو آینة صنع الاهی
 - 
قطعه ۱: در مدح جلالالدین هوشنگ شاه
به بارگاه سلیمان که عرضه میدارد
 - 
قطعه ۲
زهی وزیر سلیمان صفت که چون آصف
 - 
قطعه ۳
ننهاد نقطهای ز وفا در نهاد دهر
 - 
قطعه ۴
ناصر انصاف از جهان مطلب
 - 
قطعه ۵
پیر دبیر خواجهٔ آفاق خواجگی
 - 
قطعه ۶
شد دشمن جوانی موی سپید بر سر
 - 
قطعه ۷
مردمانی که اندرین دورند
 - 
قطعه ۸
صاحبا بارگاه قدر تو را
 - 
قطعه ۹
ای قاصد خجسته پی مشتری محل
 - 
قطعه ۱۰
یمین ممالک ملک فخرالدین
 - 
قطعه ۱۱
خطاب کرد مرا وقت صبح، کای ناصر
 - 
قطعه ۱۲
مدار ای اهل دانش با لئیمان
 - 
مثنوی
الا ای صبا رو سر خویش گیر
 - 
قصیده ۱- در توحید حضرت باری تعالی عز اسمه
ای نام تو تاج سر هر نامه که خوانند
 - 
قصیده ۲- در نعت سیدالمرسلین فرماید
مرا چو بحر لب خشک و دیده تر باشد
 - 
قصیده ۳- در نعت نبی اکرم فرماید
ای ز تأیید ازل نقد امانت را امین
 - 
قصیده ۴- در مدح امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا
صبح درآمد ز دلو یوسف زرین رسن
 - 
قصیده ۵- در مدح جلالالدین هوشنگ شاه
همی دهند بشارت مبشران صبا
 - 
قصیده ۶- در مدح مولانا قاضی شمس الدین
صبحدم مژدهٔ وصل تو همیداد صبا