این زمین خاک پوش، ای مردمان
اختری‌ست از اختران آسمان
در میان آسمانان میرود
در فضا مانند مرغان میرود
پاره‌ای‌ست از شمس تابان منیر
کوکبی‌ست از جمله اولاد اثیر
آفتاب آتش افشان مادرش
ماه تابان سبکپا دخترش
خواهرانش مشتری، زهره ، زحل
همدمانش حوت و جوزا و حمل
آتش خورشید دارد در درون
از دلش بسیار بار آید برون
از دل سوزان خود و ز چشم شید
آمده بسیار چیز از وی پدید
کان‌ها و سبزه‌های بیشمار
بیشمار ازهار و اشجار و ثمار
شد نمایان نوع‌های جانور
در نهایت سر نما شد این بشر
ای بشر خوشنود شود نزد زمین
کین زمین شد مسکنت، ای نازنین
چون خلیفه کرده‌اندت بر تراب
بهرۀ خود را هم از دنیا بیاب
گرچه می میرند افراد بشر
می‌نمیرند اما اولاد بشر

Notes

۱۲۹۸ هق

۱۸۸۰-۸۱ م

دیدگاهتان را بنویسید