ای دم حضور صحبت جانان غنیمت است
بی بار تن مصاحبت جان غنیمت است
ای یوسف عزیز ز مصر دلم دمی
بیرون مرو که کلبهٔ احزان غنیمت است
ساقی بیار باده و بلبل بنال زار
چون روز سبزه و گل و ریحان غنیمت است
ای ناصر ار ترا نفسی دست میدهد
پیش آر جام باده که دوران غنیمت است